[ و چون دهقانان انبار هنگام رفتن امام به شام او را دیدند ، براى وى پیاده شدند و پیشاپیش دویدند . فرمود : ] این چه کار بود که کردید ؟ [ گفتند : عادتى است که داریم و بدان امیران خود را بزرگ مى‏شماریم . فرمود : ] به خدا که امیران شما از این کار سودى نبردند ، و شما در دنیایتان خود را بدان به رنج مى‏افکنید و در آخرتتان بدبخت مى‏گردید . و چه زیانبار است رنجى که کیفر در پى آن است ، و چه سودمند است آسایشى که با آن از آتش امان است . [نهج البلاغه]

بخشی از انسان های ساکن درمناطق و کشورهای کمترتوسعه یافته ازشرایط وضع

موجود خود درک روشنی ندارندبه عبارت روشن تر نمی دانند روند رو به رشد

اقتصادی، سیاسی واجتماعی آنان در چه شرایطی قرار دارد.

درک آنان یا بسیارخیال پردازندهو یابسیارناامید کننده است. گروه نخست آنچنان

باواقعیت جامعه و زندگی بیگانه می شوند.که خود و جامعه را در بلندایی می دانند

که همه جوامع بشری  در ذیل افکار خیالی آنان قراردارند. گروه دوم افرادی که آنچنان

ازشرایط موچود خود فاصله گرفته اند که دچار یاس و ناامیدی شده و  همه چیز را سیاه

می بینند.از نظر روان شناسی این دو برخورد انسان ها ،واکنش دفاعی است که این

انسان ها با توجه بهشرایط روحی و روانی خود بروز می دهند.

برخورد منظقی واصولی داشتن درک درست و واقعبینانه از شرایط وضع

 موجود خود و جامعه پیرامونی است. بدون داشتن این درک گام ابتدایی

 برای توسعه همه جانبه چامعه برداشته نمی شود.