سفارش تبلیغ
صبا ویژن
روا نشدن حاجت ، آسانتر ، تا آن را از نا اهل خواستن . [نهج البلاغه]

مدیر خوب درعصرفعلی دارای چه ویژگیهایی بایدباشد. درزمان های گذشته


مدیران خوب ، به شکل های مختلف تعریف می شد. مثلا مدیر خوب یک


مدیر آینده بین است و یامدیرخوب یک مدیر آینده ساز است یک مدیر خوب


تصمیم سازخوبی است مدیر خوب اعتبارات را بهتر جذب می کند ودرمقابل


مدیرخوب کمتر هزینه وبیشتر صرفه جویی می کند.


شاید بهتر است به دنبال یک مدیر خوب که دارای همه این ویژگیها باشدنباشیم.


یک مدیرخوب با علم ودانش لازم درحوزه کاری خود و با بکارگیری هنرمدیریت و


بادرک موقیعت و شرایط در پیش رو ،سازمان متبوع خود را به هدف نزدیک و


موانع و مشکلات رایکی پس از دیگری به فرصت تبدیل می کند.


91/11/1::: 10:45 ع
نظر()
  
  

ای بسا هندو و ترک همزبان         ای بسا دو ترک چون بیگانگان

پس زبان محرمی خود دیگر است   همدلی از همزبانی خوشتر است

همدلی یعنی خودمان را به جای دیگران قرار دهیم،به گونه ای که آنان

مسائل رانگاه می‌کنند ببینیم و احساسی را داشته باشیم که آنان نیز

 بدان احساس دست یافته اندکه ایجاد احساس مشترکبا آنان،توانایی

همدلی را در ما تقویت می کند و  این حس به ما کمک می کند تا

 زندگی دیگران را حتی زمانی که در آن شرایط قرار نداریم، درک کنیم

احترام، بخشش ، عشق و محبت خالصانه ، گذشت و فداکاری

از جمله ویژگی های افراد همدل می باشد.با داشتن این احساس

همگانی یک رابطه عاطفیبین افراد جامعه اتفاق می افتد که

زمینه ساز رشدو توسعه همه جانبه آن جامعه خواهد بود.

مناطق و کشورهای در حال توسعه نیاز بیشتری به این احساس همگانی

دارند هرچند به دلیل کمبود ها ،یک رقابتی بین افراد به وجود می آید که

گاها"به دشمنی ،کینه جویی،حسادت و خود خواهی منجرمی گردد.،اما

فراگیری  زبان همدلی این احساسات منفی را با احساسات مثبت و خوب

 جایگزین می کند.




  



واقعا" اگر یاد بگیریم درمقابل هر اقدام خوب، قدردان مردم ، مسئولین ، طبیعت و

نظام هستی باشیم.کمک به تقویت کارهای خوب و قابل تقدیر کرده ایم .البته این

موضوع با چاپلوسیکه باهدفمنافع شخصی صورت می گیرد متفاوت است شاید

ما یاد گرفته ایم منتقدان و مشکل بین های خوبی باشیم ولی همین موضوع مارا

غافل کرده است اگردر برابر انجام امورات خوب و اساسی واکنش مثبت نشان نده ایم

کمکی به حل مشکلات و مسائل اجتماعی و اقتصادی جامعه خود نکرده ایم.



 


  

در کشورها ومناطق کمتر توسعه یافته به دلیل مشکلات ریز و درشت ساکنان آن  

می دانند چه نمی خواهند ولی نمی دانند چه می خواهند یعنی به زبان علمی

نیاز برای آنان تعریف نشده است در اقتصاد کلیه فعالیتها برای تامین نیاز های اقتصادی

تعریف شده است.برای رسیدن به نیازهای واقعی این جوامع در ابتدابرنامه ریزی هابراساس

هدف گذاری مشخص می شود و برای هدف گذاری بامطالعه وضع موجود وداشتن

 اطلاعات و آمارو نه آمارهای ساختگی و با مطالعه وضع ایده آل و تفریق این دو

 آمار،نیاز در همه  بخش ها تعریف می شود به طور کلی کلیه این فرآیند به صورت

سیستماتیک به یکدیگر وابسته است .


91/5/25::: 6:34 ع
نظر()
  

فقر به معنی مطلق کلمه یعنی عدم بهره مندی از حداقل نیازهای اساسی زندگی

در زمینه های مختلفی نظیر، تغذیه ، آموزش و پرورش ، بهداشت و درمان ، اشتغال

و... می باشد.فقر اقتصادی و مسکنت شدید و مستمر ، زمینه های انحرافات اخلاقی و

گرفتاریهای اجتماعی را فراهم می آورد بنابراین معلوم می شود که فقر اقتصادی چگونه

زمینه ساز فقر فرهنگی می شود.مطالعه رفتار اجتماعی انسانها وشیوه برخورد آنان با

مسائل ومشکلات آن جامعهتابعی از میزان وعمق فقر  اقتصادی و به تبع آن فقر فرهنگی

هر جامعه می باشدودر حقیقت در طول تاریخ بشر هرگاه جامعه دچار فقر اقتصادی بوده

است فقر فرهنگی در آن جامعه گسترش یافته ومنجر به افزایش عصبیت های فردی ،

خانوادگی  وقومیو اجتماعی وسیع شده است .جامعه رشد یافته از طریق

افزایش درآمد و تولید بیشتر،توسعه همه جانبه از ابعاد فکری وفرهنگی و حتی

اخلاقی در آن جامعه راایجاد می نماید.


  
   1   2   3   4      >