تنها راه برون رفت کشورها و مناطق کمتر توسعه یافته ایجاد تغییرات

در شیوه هاو روش های موجود در تولید و انجام امور از طریق تغییر

در نگرش های افراد این جوامع است و تجربه جوامع بشری نشان

می دهد که تنها از طریق آموزش هدفمند نیروی انسانی این جوامع

این امر تحقق می یابد . آموزش اگر به صورت سرمایه گذری و به عنوان

تغییر تکنولوژی تولید برای افزایش تولید باشد امر بسیار خوب و لازم و

ضروری می باشد . اموزش باید همزمان با حرکت کلی اقتصاد توام باشد.

نیاز به تربیت نیروی انسانی باید از بخش های اقتصادی مشخص و

سیستم آموزشی بعد شروع به برنامه ریزی برای تامین این

نیازها کند.

نقش نیروی انسانی در فرآیند توسعه در قرن فعلی از اهم موارد برای تحقق نوسعه همه جانبه است.

کشورهایی که به موضوع تربیت نیروی انسانی به عنوان یک موتور حرکتی در فرآیند توسعه توجه کرده اند

سرعت رسیدن به اهداف توسعه ای در آنان بیشتر شده است.آموزش برنامه ریزی شده و سرمایه گذاری در

این بخش توسعه همه جانبه را احیا و مدام می کند. در کشورها و مناطق کمتر توسعه یافته آموزشها فاقد

این شیوه برنامه ریزی شده هستند.آموزشها در این کشورها و مناطق همزمان با فرآیند جاری و نیازهای

آنان نیست . آموزش نیروی متخصص جنبه غیر اقتصادی و صرفا" یک امر شخصی وغیر اجتماعی است .

با توجه به اینکه در  فرآیند آموزشها سرمایه های مالی و غیرمالی صرف این آموزشها می شود،می بایست

به شکلی برنامه ریزی شود که این آموزشها بازده آن به فرآیند اقتصاد بازگردد.

مهمترین ویژگی جوامع توسعه یافته اصلاح و بهبود روش

انجام امور با توجه به شیوه تفکر افراد آن جامعه که به

راه حل مشکلات می اندیشند،بر خلاف این شیوه در جوامع

توسعه نیافته بیشترین توجه فکری آنان به مشکلات

و بیان آنها و قلم فرسایی در این خصوص می باشد.

 فقر و گرسنگی افکار افراد این جوامع را به سوی

کمبود ها ،گرفتاری ها و مصائب خود می کشاند تنها

را برون رفت از این دایره بسته تفکر توسعه یافته افراد

این جوامع است.

(فردریک تیلور:همیشه یک راه بهتر برای انجام هر کاری وجود دارد.)

داشتن تفکر توسعه ای فرد را برای ایجاد توسعه همه جانبهآماده می کند.

جوامع کم توسعه یافته جوامعی هستند که افراد ان جامعه به تفکر توسعه ای

نرسیده اند. برای رسیدن به تفکر توسعه ای باید زاویه دید افراد تغییر یابد.

هر فرد با تغییر باور های خود نقش خود را در فرآیند توسعه بهتر انجام

می دهد.خود باوری مرحله کمالی برای افراد یک جامعه است که منجر به

بلوغ اجتماعی ،سیاسی،فرهنگی واقتصادی در آنان می شود. فرد بالغ

توسعه یافته می تواند تغییر توسعه ای را در دیگران صورت دهد.

همه درگیری ها و مشکلات یک فرد با دیگران و دیگران با یک فرد و

همه با یکدیگر به دلیل نداشتن تفکر توسعه ای و باور توسعه ای است. 

یکی از مهمترین عوامل توسعه ،داشتن تفکر توسعه ای است . جوامعی که هنوز به تفکر توسعه ای

نرسیده اتد کمتر به توسعه نایل می شوند.

که مهمترین عوامل در ایجاد تفکر توسعه ای عبارت از:

1-افراد آن جامعه باید یک نوع دید اقتصادی داشته باشند که این دید سایر مسائل مطرح

در آن جوامع را تحت شعاع قرار دهد.

2-تفکر جمع گرایانه به جای تفکر فرد گرایانه جایگزین گردد.

3-تفکر خلاق به جای تفکر محدود سنتی و قدیمی جایگزین شود.

4-با تمرکزبرامکانات و منابع خدادادی ازتمام پتانسیل موجود در آن جامعه  

برای رسیدن به توسعه استفاده شود.